با کنترل اینترنت، ستایش های دیگری قربانی نمی شوند
سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۶ ب.ظ
«قتل ستایش، هشدار درباره استفاده نوجوانان از شبکه های اجتماعی بود.» این جمله، برگرفته از گزارش پرحاشیه رجانیوز درباره ریشهیابی علت قتل تراژیک «ستایش قریشی» نیست؛ بلکه از زبان دادستان تهران بیان شده است؛ جملهای که البته نشان میدهد هشدار تحلیلی رجا تا چه اندازه منطبق بر واقعیت و دادههای آماری مبتنی بر جامعهشناسی بوده است.
به گزارش رجانیوز، عباس جعفری دولتآبادی روز گذشته و در مصاحبهای درباره جنایت ورامین گفته است: «پرونده قتل رخ داده در ورامین این پیام را دارد که خانوادهها باید نظارت بیشتری بر فعالیت نوجوانان در شبکههایی اجتماعی و همچنین زمانی که آنها در خانه تنها هستند، داشته باشند.»
پس از انتشار صفحه اینستاگرام قاتل ستایش و هشدارهای جدی کارشناسان امور تربیتی درباره مخاطرات عدم کنترل اینترنت، حالا سخنان دادستان تهران را باید سومین شاهد بر مدعای گزارش پیشین رجا دانست که البته پس از انتشار، به شدت مورد تهاجم رسانههای دولتی قرار گرفت و با تمسخر از آن یاد شد؛ خندههایی که قطعا در آینده باز هم به اشکهای برای امثال ستایش تبدیل خواهد شد؛ چرا که فحش دادن به یک سایت خبری به دلیل انتشار تحلیل آسیبشناسانه از یک پدیده اجتماعی، حکم مخدری را دارد که تنها مدتی انسان را از فضا دور نگه میدارد و همگان میدانند که «شب شراب نیرزد به بامداد خمار.»
اگر فحاشی به رجانیوز سبب حساس شدن مسئولین دولت و در راس آن، شخص رئیس جمهور میشود تا سروسامانی به آشفته بازار فضای مجازی در ایران داده شود، ما به شدت از آن استقبال میکنیم اما قطعا مسئولین وزارت ارتباطات و مقامات ارشد نهاد ریاست جمهوری خوب میدانند که سهم آنها از سخنرانیهای پرشور و هیجانی تبلیغاتی درباره لزوم اینترنت آزاد و بدون هرگونه کنترل محتوا و ابزار، تنها شعارهای سیاسی و خوشیهای زودگذر جناحی است اما فرجام این سخنرانیها به ریخته شدن خون یک دختر خردسال در یکی از نقاط محروم پایتخت میانجامد.
قطعا اعطای مجوز رسمی از سوی دولت یازدهم به یک «کلاب» برای سرو مشروبات الکلی و برقراری روابط آزاد جنسی در شهری مانند تهران، بسیار کم خطرتر و کم هزینهتر از رها کردن اینترنت به حال خود است؛ چرا که محدودیت مکانی و زمانی چنین مغازهای به همراه حساسیت ویژه والدین – فارغ از مذهبی یا غیرمذهبی بودن آنها – بر روی تربیت فرزندان خود و جلوگیری از درگیر شدن آنها با چنین فضایی، اجازه استفاده نوجوانان کم سن و سال از آن را نمیدهد اما فضای مجازی(حتی در حد یک کانال تلگرام یا یک حساب اینستاگرام)، دقیقا نعل به نعل چنین محیطی را در تلفن همراه نوجوانان فراهم میکند؛ چه بسا بسیار آلوده و فاسدتر از آنچه در قانون کشورهای غربی مورد تایید قرار گرفته است.
پیش از این هم نوشته بودیم که رسانهای شدن حساب اینستاگرام قاتل ستایش مهری تأییدی بر مطلب رجانیوز بود؛ این که دسترسی آزاد کودکان و نوجوانان به ماهواره و محتوای اینترنتی فاسد، اعم از سایتهای پورن، شبکههای اجتماعی، دنیای بیپایان یوتیوب و... یکی از عوامل اصلی بروز جرم و جنایت اینچنینی در سنین پایین –حتی پیش از سن قانونی- است. بررسی اجمالی حساب اینستاگرام شخصیت اول تراژدی ستایش نشان میدهد دو محور سکس (شهوت) و خون (خشونت) زیربنای اغلب تصاویری است که در این حساب وجود دارد؛ دو محوری که در فاجعه غمانگیز ستایش بسیار پررنگ بودند و البته برای نوجوان 17ساله انباشت چنین حجم از خشونت و شهوت بسیار حیرتآور است، مگر آن که با محتوای فاسد «اینترنت آزاد» و «ماهواره» تغذیه شود.
با نگاهی بر حسابهایی که وی دنبال میکند (فالوئینگ) مشخص میشود سرمنشاء این شهوت و خشونت چگونه از مسیر اینترنت آزاد به دست هر نوجوانی میرسد. بخش قابلتوجهی از 1100 حساب اینستاگرامی که از سوی قاتل ستایش دنبال میشد، مربوط است به مدلها و مانکنهای اروپایی و آمریکایی، بازیگران و خوانندههای خارجی و برخی بدکارهها که در شبکههای مجازی صفحات رسمی دارند و تصاویر برهنه و محرک خود را به رخ کاربران دیگر میکشند. ماحصل امر آن است که نوجوانی که هنوز به سن قانونی و بلکه به سن بلوغ نرسیده، با دسترسی کامل به آرشیو غنیای از تصاویر مفسدهآور، به مسیر گناههای فردی و جرمهای اجتماعی کشیده خواهد شد.
ممکن است این سوال پیش بیاید که قبلاً که چنین ابزارهایی نظیر اینترنت، تبلت و گوشی هوشمند با سیستم عامل «اندروید» و «آی او اس» وجود نداشت هم جنایات فجیعی از این قبیل به وقوع میپیوست و اشخاصی همچون خفاش شب و اصغر قاتل هم در تاریخ این کشور وجود داشتند. نکته ماجرا در آن است که این افراد هیچ کدام در سنین کودکی و نوجوانی دست به جنایات فجیع خود نزدند و در واقع در شرایطی بودند که نسبت به جرم خود شناخت داشتند. این که نوجوانی با 16 و خردهای سال سن که به طور طبیعی باید در حال آمادگی برای کنکور باشد، مرتکب چنین قتل فجیعی شود (که حتی با جنایات اصغر قاتل و خفاش شب هم قابلقیاس نیست) بیانگر آن است که درک و فهم او از محتوایی تأمین شده که در فضای مجازی وجود دارد و باز گذاشتن بدون چارچوب این فضا معادل است با افزایش احتمال تکرار «تراژدی ستایش»!
دیروز هم رهبر انقلاب، وزارت ارتباطات را یکی از دستگاههای مسئول در زمینهی تربیت نسل آینده برشمردند و با اشاره به گستردگی فضای مجازی و سرعت روزافزون تحولات در این عرصه و ارتباط مستمر جوانان با فضای مجازی خاطرنشان کردند: «کسی مخالف استفاده از فضای مجازی نیست بلکه موضوع اصلی این است که در چنین عرصهای که لغزشگاه است باید زمینهی استفادهی صحیح فراهم شود نه آنکه فضای مجازی بهصورت رها و غیر قابل کنترل باشد. کسی بهدنبال بستن فضای مجازی نیست؛ زیرا این کار عاقلانه نیست اما چرا هنگامی که کشورهای دیگر برای حفاظت از فرهنگ خود، در استفاده از فضای مجازی چارچوبهایی قرار میدهند، ما فضای مجازی را رها کردهایم؟
دولت یازدهم، وزارت ارتباطات و شخص آقای روحانی باید تکلیف خود را با این مساله روشن کنند؛ آیا میخواهند روز به روز بر حوادثی نظیر جنایت تلخ ورامین در کشور افزوده شود یا بالاخره به این نتیجه رسیدهاند که برای مهار سیل تخریبگر محتوای غیراخلاقی و ضددینی در اینترنت باید فکری کرد.
۹۵/۰۲/۱۴