حمایت از تولید ملی در فناوری اطلاعات و ارتباطات

۲۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

فضاهای جدید سبب شده است که دانشمندان ابزارهایی که خود به‌گونه‌ای مبتکر آن بوده‌اند را بررسی و تحلیل کنند. مثلا چندوقت پیش مدیران یک شبکه مجازی مدیریت کرده بودند تا صفحات شخصی افرادی فقط خبرها و پست‌های ناراحت‌کننده داشته باشد و صفحات عده‌ای دیگر فقط اخبار خوشایند و تاثیر آن کاملا محسوس بود. اما اکنون تحلیل دیگری انجام داده‌اند که کمی ترسناک‌تر به نظر می‌رسد. آنطور که گزارش شده است محققان رایانه‌ای طراحی کرده‌اند که می‌تواند در مورد ویژگی‌های شخصیتی افراد قضاوت کند. این مدل برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد افراد از داده‌های موجود در نمایه آنان در فیس‌بوک استفاده می‌کند.

محققان دانشگاه کمبریج و استنفورد ‌الگوریتم رایانه‌ای خود را روی بیش از ١٧هزار کاربر فیس‌بوک آزمایش کرده‌اند. آنان یک‌تست شخصیت برای این افراد ارسال کرده‌اند که برمبنای لایک‌های کاربران طراحی شده است. البته آنان فراموش نکرده‌اند از دوستان، همکاران و اعضای خانواده این افراد نیز تحقیق مشابهی را برای توصیف ویژگی‌های افراد انجام دهند.

در این تحقیق پنج ویژگی شخصیتی مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از میزان گشاده‌رویی و برخورد باز در برابر دیگران، برونگرایی، وجدان، سازگاری و میزان احساسات منفی. نتیجه به‌گونه‌ای بوده که به نظر می‌رسد مسیر جدیدی را می‌گشاید: با بررسی ١٠لایک می‌توان به شناختی در حد یک همکار رسید و بررسی ٧٠ و ١٥٠لایک شناختی در حد یک هم‌اتاقی و والدین را به ارمغان می‌آورد. همچنین با بررسی ٣٠٠لایک شناختی به اندازه همسر به‌دست می‌آید. حالا در دنیایی مجازی‌ای به‌سر می‌بریم که رایانه‌ها بیشتر از هر زمان دیگری ما را ارزیابی می‌کنند و همچون اشعه ایکس درونمان را می‌بینند و به گفته همین بررسی‌ها تحلیل شخصیت افراد با استفاده از داده‌های رایانه‌ای به دقت ممکن است.

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/382538/%D9%84%D8%A7%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D8%AF%D9%87

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۸
مخابرات ترکیه که بر روی یوتیوب منتشر شده است اعلام می کند این ممنوعیت که نخستین ممنوعیت بزرگ از زمان مسدود شدن این شبکه ها در یک سال پیش برای جلوگیری از پخش اتهامات مربوط به فساد مالی علیه دولت است ،‌درچارچوب تدابیر اداری اتخاذ شده است.

بنابر اعلام پایگاه اینترنتی روزنامه حریت ،‌این تدبیر در پی حکم قضایی اتخاذ می شود که دستور مسدود کردن 166 پایگاه اینترنتی منتشر کننده تصویر این قاضی از جمله فیس بوک ،‌توییتر و یوتیوب راصادر کرده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از آنکارا، دو فعال مسلح یک گروه چپ افراطی ترکیه به مدت شش ساعت محمد سلیم کراز را به گروگان گرفته بودند. این افراد تصویر او را درحالی که تپانچه ای روی شقیقه او نشانه گرفته شده بود در شبکه های مجازی منتشر شد. این قاضی و دو رباینده او پس از مداخله پلیس کشته شدند.

پس از این حادثه ،‌دستگاه قضایی ترکیه تحقیقی را علیه چهار نشریه ترکیه به اتهام انتشار این عکس درشبکه های اینترنتی و یا در صفحه های چاپی خود آغاز کرد.

از یک سال پیش، ‌دولت ترکیه تدابیر بحث برانگیزی را در تلاش برای مهار کردن اینترنت و شبکه های اجتماعی آغاز کرده است؛ این شبکه ها به انتشار ادعاهای فساد مالی علیه اردوغان و شمار زیادی از اعضای دولت این کشور متهم هستند‌.

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/402710/%DB%8C%D9%88%D8%AA%DB%8C%D9%88%D8%A8-%D8%AA%D9%88%D8%A6%DB%8C%D8%AA%D8%B1-%D9%88-%D9%81%DB%8C%D8%B3%D8%A8%D9%88%DA%A9-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%AF

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۰

فضای مجازی و اینترنت در دنیای امروز ما به گونه‌ای نفوذ کرده است که نمی‌توان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیب‌های متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلی‌ترین آن‌ها تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزش‌هایی هم چون حجاب و حیا در میان بانوان و دختران جوان ماست.

امروزه می‌توان مدعی شد فضای مجازی و اینترنت در سطحی گسترده با فضای امروزی رقابت دارد؛ با این تفاوت که این دنیای مبهم، اما جذاب، روز‌به‌روز گسترده‌تر می‌شود، اما دنیای پیرامون ما برای رشد و گسترش، لااقل زمان بیشتری نیاز دارد. همین گستردگی فضای مجازی سبب شده است تا در کنار تمامی کاربردها و ویژگی‌های منحصر به ‌فردی که این شبکه را هر روز گسترش می‌دهد، شاهد چالش‌های متعددی نیز باشیم؛ چالش‌هایی که در جامعه‌ای ارزشی هم چون ایران جایگاهی ندارد.

 

حیا در اینترنت

 

اینترنت، عامل پررنگ در کم رنگ کردن اخلاق:

یکی از این نگرانی‌ها در زمینه اینترنت، برای تصاویر نامناسبی است که به هنگام جست و جو برای موضوعی نمایان می شود؛ که برای بسیاری از آن ها فیلتری صورت نگرفته است. گردانندگان سایت ها هدف های زیادی را از انتشار مطالب و تصاویر دنبال می کنند ولی می توان گفت یکی از عمده ترین و بارزترین اهداف از بین بردن قبح حدود روابط زن و مرد است.

 

حیا در اینترنت

حیا به عنوان یکی از ارکان زندگی دینی، رابطه‌ای دو سویه با اینترنت دارد. از یک سو اینترنت می‌تواند بر حیای مخاطب خود تأثیر بگذارد و از سوی دیگر حیای فرد، نوع رفتار او در اینترنت را تعیین می‌کند. بر اساس تجربه، هرگاه اینترنت به جامعه‌ای راه یافته، به تدریج پایه‌های اخلاق در آن جامعه کم‌رنگ شده است. نه آن که تمام تقصیر بی‌اخلاقی بشر جدید بر عهده‌ی اینترنت باشد، اما اینترنت و تصاویر نامناسب آن که به محض جست و جو برای موضوعی ظاهر می شود؛ در این زمینه نقش به سزایی دارد. به منظور اثبات این ادعا، فرایندهایی که موجب این تغییر می‌شود مورد دقت و بررسی قرار خواهد گرفت. لازم به ذکر است که مجموع این عوامل در کنار یکدیگر، تأثیری فوق‌العاده دارند که شاید در تک تک آن ها نتوان چنین ابعادی از تأثیرگذاری را مشاهده کرد.

گام هایی که اینترنت برای حیازدایی بر می دارد:

وقتی اینترنت موجب افزایش ارتباطات اجتماعی ما شده باشد و از جانب دیگر حریم خصوصی ما را کم کرده باشد، به معنی بیشتر دیده شدن ما خواهد بود. ما بیشتر دیده می‌شویم، یعنی هم مقدار بیشتری از ابعاد وجودی ما دیده می‌شود و هم تعداد افرادی که آن را می‌بینند بیشتر است.

در تعریف حیا به عنوان یک ملکه اخلاق گفته شده است که نوعی بازدارندگی است. همه ملکات اخلاقی با تکرار شدن، اوج می‌گیرند و هنگامی که به طور مداوم زیر پا گذاشته شوند، در وجود فرد می‌میرند. به همین سیاق، وقتی حریم فردی به طور مداوم و با دفعات زیاد نادیده گرفته شود، اندک اندک ذهن او حریم خود را در محدوده‌ای تعریف می‌کند که کمتر نادیده گرفته شود. به عبارت دیگر، حریم فرد کوچک می‌شود و محدوده کمتری پیدا می‌کند و نسبت به همین محدوده‌ی کوچک‌تر حیا می‌ورزد. این امر تا آنجا پیش می‌رود که مرزی برای حیا باقی نماند. وقتی فرد چند بار تصاویر نامناسب در اینترنت مشاهده کند؛ شاید در ابتدا برایش نامناسب باشد و از نگاه به آن شرم کند ولی به مرور برای چشم اش عادی می شود و از روی عادت و کنجکاوی خود شخص در جست و جوی تصاویر دیگر می رود.

 حیادراینترنت

 

۱-گذشته هایی که دیگر از بین نمی روند

فردی که از ابتدا از دیدن تصاویر شرمگین می شده است ولی به تدریج به دیدن آن ها عادت کرده و برایش تفریح شده است؛ به تدریج حیای در مقابل دیگران را از دست می‌دهد و در مقابل همگان دست به خطا می‌زند چرا که یکی از عوامل بی‌حیایی، بی‌آبرو شدن افراد است.

 

حیا در اینترنت

۲-گفتگو با نامحرم، بدون فشار روانی و محیطی

در گفتگوهای اینترنتی، تمام هیبت مخاطب به چند خط نوشته و یک عکس کاهش می‌یابد. هیبت یک نامحرم که در زندگی حقیقی تلاش کرده‌ایم حریم آن را حفظ کنیم، در فضای مجازی دیده نمی‌شود. چه بسا در مراودات اول متوجه نشویم که فرد مقابل جنسیتی متفاوت با ما دارد و پس از مدتی این تفاوت آشکار شود. به هر حال، جنس مخالفِ مجازی، چند خط نوشته است که به راحتی می‌توان از حریمش گذر کرد. به عبارت دیگر، اینترنت هیبت جنس مخالف را کمرنگ می‌کند بدون آنکه شهوت را کم کرده باشد!
به این مطلب، هواهای نفسانی را اضافه کنید تا دلیل گسترش گفتگوی بی‌پروا با نامحرم در فضای مجازی را دریابید.
خلوت به معنی حضور در یک فضا بدون وجود شخص سوم است. ایجاد چنین حالتی در فضای مجازی، با هر گفتگوی اینترنتی با نامحرم پدیدار می‌شود. چنین خلوت‌هایی به تدریج قبح گفتگو و خلوت حقیقی را نیز خواهد شکست. اینترنت با ایجاد خلوت‌های فراوان بین محرم و نامحرم، زمینه را برای از بین رفتن حیا در جامعه فراهم می‌کند.

۳-لغزش‌گاه عمومی

بر اساس آمارها، بیش از یک سوم سایت‌های موجود در اینترنت را پایگاه‌های پورنو و مستهجن تشکیل می‌دهد. در بین سایر پایگاه‌های اینترنتی نیز، برخورد کاربران به تصاویری که مخالف حیا و عفت باشند امری عادی و روزمره محسوب می‌شود. فعالیت در اینترنت، قدم زدن در چنین راهی است. به قول سعدی: چو گِل بسیار شد، پیلان بلغزند

اینترنت، تراکم لغزش‌گاه‌هاست و معمولاً در محیطی مورد استفاده قرار می‌گیرد که احتمال لغزش را افزایش می‌دهد. بنابراین کار با اینترنت، تراکم لغزش‌هاست. وقتی بخشی از جامعه به تناوب و در خلوت‌های خویش حدود حیا را درنوردیدند و آن را زیر پا گذاشتند، به تدریج در فضای عمومی نیز به لوازم حیا پایبند نخواهند بود. گسترش لغزش‌گاه‌ها در جامعه، بی‌تردید به گسترش لغزش‌ها منجر خواهد شد. و بر همین سیاق است که گسترش اینترنت به عنوان یک لغزش‌گاه عمومی و دور از چشم دیگران، به گسترش بی‌حیایی کمک شایانی کرده است.

۴-گام به گام با شیطان

در بسیاری از پایگاه‌های اینترنتی، تصاویری وجود دارد که تنها اندکی از مرز حیا فاصله گرفته‌اند. دیدن این عکس‌ها ممکن است در ابتدا سخت باشد اما پس از آن که مدتی چنین تصاویری در مقابل چشم او بود، مخالف حیا قلمداد نمی‌شوند. برای این افراد مرز حیا جابه‌جا شده است. این جابه‌جایی به تدریج پیش می‌رود تا آن که چیزی از محدوده‌ی حیا باقی نمی‌ماند.

 حیا در اینترنت

۵-از لایک تا خودنمایی

بسیاری از افرادی که برای جمع‌آوری لایک خود را به آب و آتش می‌زنند، به انتشار مطالب خلاف حیا و عفت رو خواهند آورد. وقتی این موضوع با تغییرات گام به گام مرز حیا (که در بند قبل توضیح داده شد) در کنار هم قرار بگیرند، مشخص می‌شود که انتشار این مطالب نیز به تدریج بدتر می‌شود تا آن جا که به طور واضح از حیا فاصله می‌گیرد.
این موضوع البته با اخلاق تبرج و خودنمایی در هم می‌آمیزد و شرایط را برای کاهش حیا بیشتر فراهم می‌کند. دریافت لایک بیشتر، کاملاً هم‌سو با میل آدمی به خودنمایی است. از نظر اخلاقی چنان‌چه فردی خودنمایی خویش را مهار نکند و دائم به آن دامن بزند، کم‌حیاتر خواهد شد. اینترنت علاوه بر آن که فضای خودنمایی را فراهم می‌کند، میل به خودنمایی را نیز گسترش می‌دهد.

۶-میل به هم رنگی با جماعت

ترسی که بعضی کاربران از برچسب «دگم» و «امل» در دل دارند آن ها را از هر کاری که احتمالاً موجب گرفتن این برچسب شود برحذر می‌دارد. آن ها تلاش می‌کنند یک شخصیت مدرن و امروزی از خود نشان دهند و هر چیزی را که در نظر دیگر کاربران آن ها را از این شخصیت دور می‌کند ترک می‌کنند. این مسائل اندک اندک آن ها را از مرزهای حیا دور می‌کند و به کارهایی می‌کشاند که شاید روز اول هرگز آن را انجام نمی‌دادند.

حیا در اینترنت

۷-قرار گرفتن در معرض فرهنگ‌های گوناگون

وقتی کاربر اینترنتی، مخاطب فرهنگ‌های گوناگون می‌شود، به تدریج نوعی تساهل و تسامح در وی پدید می‌آورد. او اگر فرهنگ بیگانه را برتر نداند، دستِ‌کم فروتر از فرهنگ خویش نمی‌شمارد. همین ارزش‌گذاری، او را در رعایت ممنوعات فرهنگ خودش ضعیف می‌کند و درنوردیدن مرز این ممنوع‌ها، موجب کاهش حیای فرد می‌شود.

 حیا در اینترنت

۸-نارضایتی از محیط و افراد پیرامون

شخصی که تصویر و یا مطلب نامناسبی در اینترنت مشاهده می کند؛ به تدریج از محیط ایی که در آن زندگی می کند و از اشخاص پیرامون خود احساس نارضایتی می کند. و می خواهد که به روز باشد و خود را با تکنولوژی هماهنگ سازد.

۹-افزایش شبهات پیرامون دین و حیا

شبهات گوناگونی که در مورد اصل دین، ضرورت رعایت احکام اخلاقی، حجاب و عفاف و… در اینترنت منتشر می‌شود، به تدریج کاربران را در اصول خود متزلزل می‌کند. این تزلزل وقتی با راه‌های پیش گفته همراه می‌شود به آسانی موجب تخریب بنیان اخلاقی کاربر می‌گردد.

حیا در اینترنت

 

آیا استفاده صحیح از اینترنت امکان پذیر است؟

اینترنت آلودگی های خود را دارد که ممکن است هر فردی را به تدریج در دام خود فروکشاند؛ اما در این دنیای مدرن نمی توان از اینترنت استفاده نکرد. بنابراین باید راه و روش استفاده مناسب از این فضای مجازی را آموخت.

باوجود فیلترهایی که بر روی این فضای مجازی صورت گرفته است اما باز هم با جست و جو کردن برای موضوعی تصاویر نامناسب مشاهده می شود؛ که هر فردی باید قبل از استفاده از اینترنت فن و مهارت استفاده از آن را بیاموزد تا بتواند از آن استفاده صحیح کند و خود را در چنین مواقعی کنترل کند. در زیر به چند مورد کلیدی اشاره می کنیم که با استفاده از این موارد می توان خود را از آلودگی های اینترنتی در امان نگه داشت.

◄هدف دار جستجو کنید: یک شخص قبل از مراجعه به اینترنت باید موضوع مشخصی را داشته باشد و هدف دار مطالب را جست و جو کند. اگر فرد از بیکاری در سایت های مختلف برود؛ ممکن است از روی کنجکاوی به دنبال مطالب و تصاویر نامناسب برود.

◄بر کنجکاوی خود غلبه کنید: وقتی فرد به صورت هدف دار وارد فضای مجازی شد و به دنبال مطلب و یا تصویر خاصی برای موضوع خود باشد؛ در حین کار اگر مطلب و یا تصویر نامناسبی دید به راحتی آن را رد کند و بر کنجکاوی خود غلبه کند. چون اگر فرد یک مطلب و یا تصویرنامناسبی را باز و مشاهده کند؛ به راحتی شرایطی برایش فراهم می شود که از روی کنجکاوی تصاویر و مطالب مرتبط آن را باز کند و مشاهده کند. و بدون اینکه خودش متوجه شود ممکن است دقیقه ها و ساعت هایی وقت خود را برای مشاهده آن ها کرده باشد و ذهن خود را درگیر آن ها کرده است.

◄جز در موارد ضرورت از جستجوهای خاص نامناسب دوری کنید: شخص باید سعی کند که تا آنجایی که امکان دارد دنبال مطالب و تصاویر نامناسب نرود و آن ها را هدف جست و جو های خود قرارندهد. مگر اینکه در زمینه خاصی نیاز مبرم به آن داشته باشد.

 حیا در اینترنت


◄چشم هایمان تقوا پیشه کند: یک فرد قبل از جست و جو در سایت های مختلف باید سعی و تمرین کند که چشم هایش تقوا داشته باشد؛ تا بهتر و آسوده تر بتواند خود را از آلودگی های اینترنتی حفظ کند.

◄تصاویر نامناسب را در ذهن بازپروری نکنیم: اگر یک مطلب یا تصویر نامناسبی را فرد مشاهده کرد باید سعی کند به لحاظ ذهنی به آن پروبال ندهد و به آن فکر نکند و تصاویر را در ذهن خود نگه ندارد.

◄مشاهده تصاویر نامناسب، غرق شدن در اینترنت: وقتی فرد چاقی می خواهد رژیم بگیرد پزشکان به او توصیه می کند که خوراکی و غذاهای خوشمزه و چیزهایی که دوست دارد را نبیند؛ چون دلش می خواهد که آن ها را میل کند. در این زمینه هم می توان اشاره کرد که وقتی عکس های نامناسب فرد می بیند؛ ذهن خود را درگیر آن ها می سازد و به یک جایی می رسد که دیگر نمی تواند خودش را کنترل کند و در اینآلودگی های اینترنتی غرق می شود.

حیا در اینترنت

 

◄به سایت های غیراخلاقی مراجعه نکنیم: فرد نباید به سایت هایی مراجعه کند که به سایت های غیر اخلاقی معروف هستند و تصاویر و مطالب نامناسب دارند. بلکه باید در انتخاب سایت ها گزینشی رفتار کند و تا حد امکان به آن سایت ها مراجعه نکند.

◄عدم استفاده از فیلترشکن: افرادی که می خواهند از اینترنت استفاده کنند باید تا حد امکان از فیلترشکن استفاده نکنند تا تصاویر نامناسب در جست و جو های اینترنتی به حداقل برسد و فقط در مواقع ضروری از این ابزار استفاده کنند.

 حیا در اینترنت

در آخر باید به این نکته اشاره کرد که فضای مجازی و اینترنت در دنیای امروز ما به گونه‌ای نفوذ کرده است که نمی‌توان زندگی بدون آن را تصور کرد، اما همین فضا آسیب‌های متعددی را با خود به دنبال داشته است که یکی از اصلی‌ترین این آسیب‌ها، تغییر سبک زندگی و شکستن مرز باورها و ارزش‌هایی همچون حجاب و حیا در میان بانوان و دختران جوان ماست؛ قشری که قرار است مولد و پرورش‌دهنده‌ی نسل‌های بعدی باشند و با تغییر در هویتشان، می‌توان هویت نسل ایرانی را استحاله کرد. غرب و حاکمان فضای مجازی برای نیل به چنین هدفی، برنامه‌ریزی گسترده دارند. این امر به طور کامل با هدف قبلی صورت می گیرد که دشمنان سعی دارند حیای جوانان را از آن ها بگیرند تا هیچ چیز شخصی نداشته باشند و به راحتی دشمنان بتوانند بر آن ها غلبه کنند. اینکه بر روی ارزش‌هایی همچون حجاب و حیا سرمایه‌گذاری می‌شود و افراد جامعه‌ی ما مورد هدف قرار می‌گیرند نیز امری بدیهی است. باید این نکته را در نظر گرفت که با همه ی این ها، اینترنت یک فضای مجازی و دنیای جدیدی است که با آموزش های لازم و آگاهی از آن می توان استفاده مفید و بهینه هم از آن کرد.

 

حیا در اینترنت

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۳۰
گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و آثار چشمگیر آن در ابعاد مختلف زندگی مردم، و لزوم سرمایه گذاری هدفمند برای بهره گیری از فرصت های ایجاد شده در فضای مجازی کشور  و همچنین ضرورت برنامه ریزی و هماهنگی مستمر در این فضا موجب شد تا رهبر معظم انقلاب اسلامی طی حکمی دستور به تشکیل شورای عالی فضای مجازی دهند تا نقطه‌ی کانونی و متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیم‌گیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور بوجود آید.

به همین منظور بود که شورای عالی فضای مجازی کشور با اختیارات کافی به ریاستِ رئیس جمهور تشکیل شد تا تمام سیاستگذاری‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و هماهنگی‌ها در فضای مجازی کشور یک نقطه کانونی و متمرکز پیدا کند و به کلیه مصوبات این شورا ترتیب اثر قانونی داده شود. اما با گذشت بیش از 3 سال از عمر شورای عالی فضای مجازی خروجی قابل توجهی از این شورا دیده نشد، به گفته اعضای شورا اینقدر اختلاف نظر و فاصله مفاهیم بین اعضای شورا زیاد است که نمی شود خروجی قابل توجهی از این شورا انتظار داشت. شاید تعطیلی پنج ماهه جلسات شورای عالی فضای مجازی نیز به همین دلیل در اولین سال دولت یازدهم رخ داد و دلیلی بود بر نقص و کم کاری این شورا در مقایسه با انتظاراتی که از شورا وجود داشت. برای پیگیری اخبار شورای عالی فضای مجازی به سراغ لطف الله سیاهکلی یکی مدیران با سابقه در این حوزه رفتیم. او پیش از این معاون رسانه‌های مجازی سازمان صدا و سیما بود و اکنون در ساختمان مرکز ملی فضای مجازی کشور ساکن است.

در ادامه گفتگوی مشرق با مشاور دبیر شورای عالی فضای مجازی را می خوانید؛

آقای سیاهکلی شما به عنوان کسی که با مباحث مدیریتی فضای مجازی کشور آشنایی کامل دارید و پیش از این نیز مدیریت معاونت رسانه های مجازی صداوسیما را بر عهده داشتید بفرمائید ضعف های شورای عالی فضای مجازی در مقایسه با انتظاراتی که از این شورا وجود دارد، چیست؟

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. شورای عالی فضای مجازی از ترکیب حقوقدانان یعنی افراد حقیقی و یک عده افراد حقوقی تشکیل شده است و رئیس این شورا هم رئیس‌ جمهور است. به نظر من بزرگ‌ترین مشکلی که وجود دارد عدم تعریف درست از فضای مجازی در کشور و برداشت‌های متعددی که گروه‌های مختلف دارند است. یعنی نبود تعریف واحد از مباحث موجود در فضای مجازی کشور و اتفاق نظر سر آن تعاریف است که اختلاف ایجاد می کند و این اختلافات نمی‌گذارد کار شورای عالی فضای مجازی پیش برود.

به عنوان مثال هنوز خیلی از مسئولین کشور ما فضای مجازی را معادل اینترنت می‌دانند، به همین دلیل شما می‌بینید آقای وزیر را هفته گذشته در مجلس استیضاح می‌کنند، چرا؟ چون آقای وزیر اعتقاد دارد که باید اینترنت را توسعه بدهد. اگر این تفکر درست باشد که یک عده اعتقاد دارند که فضای مجازی یعنی اینترنت، خب این محل بحث و جدل می‌شود. یک عده اعتقاد دارند که فضای مجازی خیلی وسیع‌تر است، یک سرویس آن هم اینترنت است. این مفاهیم چون تعریف نشده محل اختلاف می‌شود. دولت یک برداشت دارد، ‌بخش‌های دیگر برداشت‌های دیگری دارند. بخش‌های دانشجویی یک برداشت دارند، بخش‌های علمی یک برداشت دارند، بخش‌های مردمی، نهادها برداشت‌های متعددی دارند. پس اولین موضوع نبود تعریف واحد در کشور و اتفاق نظر سر آن تعاریف است. این اولین موضوعی است که باعث اختلاف می‌شود و این اختلافات نمی‌گذارد کار پیش برود.

قطعا نبود تعریف واحد از مباحث موجود در فضای مجازی کشور مانند تعریف اینترنت و غیره وظیفه شورای عالی فضای مجازی است و شورای عالی فضای مجازی باید به نوعی عمل می کرد که حالا شاهد برداشت‌های متعدد از سوی نهادهای مختلف نباشیم، چرا تاکنون این اتفاق نیافتاده و هنوز محل اختلاف است؟

این باید یکی از کارهای شورای عالی فضای مجازی باشد و باید این کار را هر چه زودتر بکند. دومین کاری که شورا باید انجام بدهد و تاکنون انجام نداده است گفتمان‌سازی است. یعنی بعد از این که تعاریف را ایجاد کرد باید در تمامی محافل دانشگاهی، علمی و عمومی و حتی نهادها و ارگان‌ها مباحثی را تعقیب بکند که این مباحث گفتمان فضای مجازی را عمومی بکند، همه درک درستی از آنچه که باید بشود داشته باشند تا وفاق ملی در باب فضای مجازی ایجاد بشود.  وقتی در کشور ما یک گروه نسبت به فیلترینگ نگاه منفی و یک گروه نگاه مثبت دارند، یک گروه این قدر به فیلترینگ توجه دارند که حتی یک بیت هم اطلاعات جابجا نشود، از سر طیف تا ته طیف را نگاه کنید یک گروه می‌گویند باز باشد، یک گروه می‌گویند فیلترینگ هوشمند داشته باشیم، یک گروه هم می‌گویند اصلاً باید این داستان کات بشود. باز می‌بینید که ما سر تعاریف اتفاق نظر نداریم در صورتی که فیلترینگ در تمام دنیا هست. کدام کشور فیلترینگ ندارد؟ یک کشور بگویید که فیلترینگ ندارد، اما در آنجا دعوا و بحث نمی‌شود. چرا؟ برای این که اول تعریف شده است و همه حدود فیلترینگ را می دانند و به آن اعتراض نمی کنند. مگر الان در کشورهایی که ادعا می‌کنند آزادی بیان و امثالهم دارند تنظیم مقررات وجود ندارد؟ فیلترینگ یعنی تنظیم مقررات. ما کلمه را هم بد انتخاب کردیم. فیلترینگ یک کلمۀ غربی است. پالایش محتوا با فیلترینگ خیلی فرق می‌کند. از اسم و تعریف آن خیلی اختلاف نظر هست. همه جا تنظیم مقررات دارند، اسم این تنظیم مقررات پالایش محتوا، نظارت، دسته‌بندی، بسته‌بندی، تگ نگاری و فهرست‌نگاری است، این فیلترینگ می‌شود. مثلاً چون ما با فیلترهای ماشین و روغن و این طور چیزها سروکار داریم فکر می‌کنیم فیلتر آن است که یک‌سری چیزها را می‌گیرد و یک‌سری چیزها را نمی‌گیرد، نه فیلترینگ مشی زندگی در فضای مجازی است. ما باید بدانیم از چه چیزی استفاده کنیم، از چه چیزی استفاده نکنیم. چه چیزی بد و چه چیزی خوب است. کسی که تولیدکننده است باید بداند چه چیزی تولید می‌کند، چه چیزی تولید نمی‌کند.

اجرای شبکه ملی اطلاعات امسال کلید می‌خورد/ قوانین مجلس در حوزه فضای مجازی کارایی ندارد/ کارت زرد مجلس به وزیر ارتباطات درست بود/ اختلاف نظر صداوسیما و وزارت ارشاد هنوز ادامه دارد/ نباید گدای اینترنت و آویزان تولیدکننده‌های خارجی باشیم/ طبق آمار 75 درصد بیشتر از ژاپن پهنای باند خارجی خریداری می‌کنیم

*تاریخ مصرف قوانین مجلس برای فضای مجازی گذشته و دیگر پاسخگوی نیازهای کشور نیست*

اگر بخواهیم وارد بحث فیلترینگ بشویم، انتقادات خیلی زیادی را می توانیم مطرح کنیم، به نظر می سد در باب موضوع فیلترینگ مسوولین راه بی‌احترامی به خودشان را در این عرصه باز گذاشته اند، می توانیم در این خصوص به آمار فروش فیلترشکن ها و عضویت در شبکه های مثل فیسبوک اشاره کنیم.

بله، در این مورد هم عرض می‌کنم، اما شما نگاه کنید مگر ما در زندگی عادی مشاغل حرام و غیرقانونی نداریم؟ خوب مردم به آن‌ها مراجعه نمی‌کنند و مشاغل درست را انتخاب می‌کنند. فضای مجازی هم همین است. اصل بحث من این است که ما باید تعاریف فضای مجازی را احصاء بکنیم و بعد از آن گفتمان‌سازی بکنیم تا جامعه به یک وفاقی از نظر درک مشترک به این حوزه برسد، بعد آن موقع همۀ انرژی‌ها در یک جهت قرار می‌گیرد و سرعت کار بالا می‌رود.

به نظر می رسد قوانین مجلس هم در خصوص فیلترینگ تاریخ مصرف گذشته شده و دیگر پاسخگوی فضای مجازی کشور نیست، درست است؟

بله، مجلس برای فیلترینگ هم دو مصوبه دارد که بر اساس آن عمل می‌شود که واقعاً آن قانون هم ضعیف است و دیگر پاسخگو نیست که آن قانون هم حتماً باید تغییر بکند. 

طبق وظایفی که برای شورای عالی فضای مجازی تعیین شده است می بایست شورا در حوزه فیلترینگ تصمیم‌گیرنده نهایی باشد، ولی آنچه اکنون مشاهده می شود یک از هم گسیختگی را نشان می دهد و نهادهای مختلف هر کدام با تعاریفی که خودشان دارند در حوزه فیلترینگ عمل می کنند. مثلا قوه قضائیه و وزارت ارشاد هر کدام تعاریفی از جرائم فضای مجازی دارند و بر اساس تعاریف خود عمل می کنند. علت این تناقض ها چیست؟

ببینید فیلترینگ مصوبه مجلس است، چون مجلس اقدام کرده باید مجلس دوباره اصلاحات را انجام بدهد. بنابراین برای اصلاح قوانین باید به سراغ مجلس برویم. البته شورا هم مؤثر است و می‌تواند قوانین را آماده کند و به مجلس بدهد.

پس اولین اشکال متوجه قوانین است و مجلس باید قوانین را اصلاح کند و تعاریف مشخصی از مصادیق مجرمانه در فضای مجازی ارائه دهد.

بله قوانین ضعف دارد، زمانی که قانون فیلترینگ تصویب شد ما هم این قدر فضای مجازی را نمی‌شناختیم. این قانون در زمان خودش خوب بود ولی الان دیگر نزدیک به یک دهه از آن می‌گذرد و دیگر کارایی ندارد و پاسخگو نیست.

حالا که علت از هم‌گسیختگی فعالیت ها در حوزه فیلترینگ مربوط به خلاهای قانونی می شود. چرا تاکنون برای اصلاح آن پیگیری نشده است؟

بله، عرض کردم که قوانین در حوزه فضای مجازی در زمان خودش خوب بود ولی الان دیگر کارایی ندارد و پاسخگو نیست. خیلی از فعالیت‌ها ناشی از این است که خلاء قانونی وجود دارد. مثلاً ما یک دستورالعمل داریم می‌گوییم با مصادیق مجرمانه برخورد بکنیم، حالا این مصادیق مجرمانه دوباره باید تعریف بشود که چه چیزهایی مصادیق مجرمانه دارد. این را باید تعریف کنیم تا مشخص بشود. یک زمانی ممکن است یک حرکت مجرمانه باشد که الان دیگر نیست. باید بازتعریف بشود، قانون هم ضعف دارد. قوانین موجود در فضای مجازی کشور امروز پاسخگو نیست، حتماً باید اصلاحاتی صورت بگیرد. درخواست ما هم این است که مجلس محترم، خودِ دادستانی که ریاست کمیته را به عهده دارد و اعضای این کمیته تلاش بکنند و تعاریف دقیقی از مصادیق مجرمانه ارائه دهند. البته تلاش‌هایی هم انجام دادند تا حدودی اطلاع دارم که در حال تدوین قانون جدید هستند که آماده کنند و به مجلس بدهند که مجلس مصوب کند.

از بحث خلاء های قانونی و فیلترینگ عبور کنیم و به خود شورای عالی فضای مجازی بپردازیم. در اساسنامه و حکمی که توسط مقام معظم رهبری برای شورا زده شد، اینطور آمده بود که شورای عالی فضای مجازی باید نقطۀ کانونی و متمرکز برای هماهنگی و تصمیم‌گیری در فضای مجازی کشور باشد یعنی نقطۀ اصلی تصمیم‌گیری در این حوزه خود شوراست، حالا سوال من این است که شورا چه قدر توانسته نقطه کانونی و تصمیم گیر نهایی باشد؟

بله حرف شما کاملا درست است. این حرف درستی است که نهایتاً باید یک ‌جا در کشور مقررات محتوا را تنظیم بکند و همه را بسیج بکند که حول آن مقرراتی که تنظیم می‌شود محتوا تولید بشود و منتشر بشود یا محتوا تأمین بشود و منتشر بشود. این حتماً باید یک جا صورت بگیرد، در تمام دنیا این طور است. در کشور ما چون تکنولوژی‌هایی که تولید می‌شود بدون توجه به ظرفیت‌های فرهنگی یا تخریب فرهنگی وارد کشور می‌شود و ما را گرفتار می‌کند مثل مقولۀ اینترنت. شما نگاه کنید وقتی اینترنت وارد شد هیچ نهادی نبود راجع به اینترنت ضعف‌ها و قوت‌های آن را مطرح بکند و برای آن قوانین و مقررات خاص خودش را بنگارد، چنین چیزی نبود. اینترنت آمده، ما مطالب مثبت زیادی از آن می‌بینیم، موارد منفی زیادی هم از آن می‌بینیم، اما جایی نبوده که بتواند بگوید این منفی‌ها و مثبت‌ها چیست، کدام را تقویت بکنیم و کدام را تقویت نکنیم. حتماً یکی از وظایف شورای عالی فضای مجازی همین است که مقررات محتوا را در باب آپلود، دانلود، تولید، انتشار، تأمین، تکثیر و دسترسی تنظیم بکند. الان تلاش‌های خوبی صورت گرفته اما به نتیجه نرسیده است. علت به نتیجه نرسیدن را هم عرض کردم که به علت نبود تعاریف مشخص از در شورا سخت می‌شود مصوبه‌ای را تصویب کرد. اختلاف نظر در شورا زیاد است و با توجه به تعاریفی که از قبل یکسان نشده و این تعاریف هم‌افق نشدند در شورا سخت می‌شود مصوبه‌ای را تصویب کرد. چون فاصلۀ فکری در شورا بسیار زیاد است. درک اعضای شورا هم از مباحث فضای مجازی متعدد است. 

اجرای شبکه ملی اطلاعات امسال کلید می‌خورد/ قوانین مجلس در حوزه فضای مجازی کارایی ندارد/ کارت زرد مجلس به وزیر ارتباطات درست بود/ اختلاف نظر صداوسیما و وزارت ارشاد هنوز ادامه دارد/ نباید گدای اینترنت و آویزان تولیدکننده‌های خارجی باشیم/ طبق آمار 75 درصد بیشتر از ژاپن پهنای باند خارجی خریداری می‌کنیم

*برخی اعضای شورا به جای مباحث ملی بحث‌های بخشی خودشان را مطرح می‌کنند*

حالا که فاصله فکری در ترکیب شورا زیاد است و تعاریف مشخصی از مباحث حوزه فضای مجازی وجود ندارد. باید چه کار کرد؟ پیشنهاد شما برای به انسجام رسیدن شورا و حرکت شورا به سمت ایجاد یک نقطه متمرکز و تصمیم گیر در فضای مجازی کشور چیست؟

پیشنهادم این است که اولاً باید یک بازنگری در اعضای شورا صورت بگیرد یعنی اعضای شورایی که انتخاب شدند باید از دانش کافی برخوردار باشند. دوم خود شورا باید تعاریف و هم‌افق‌سازی را در دستور کار خودش قرار بدهد. ما گرفتار تعاریف و درک موضوع هستیم وگرنه هیچ کس نمی‌آید علیه کشورش و خودش فعالیت بکند. اگر شما می‌بینید که کاری صورت نمی‌گیرد معنی آن این نیست که نمی‌خواهند، بلکه چون هم‌افق نیستند اختلاف نظر می‌شود و اختلاف نظر هم منتج به رأی اتفاق آرا نمی‌شود. اعضای حقوقی هم همین‌طور، اعضای حقوقی وقتی در شورا می‌آیند واقعاً باید بحث بخشی خودشان را کنار بگذارند، این که یکی وزیر ارشاد است، یکی رئیس صداوسیماست، یکی دیگر رئیس فناوری اطلاعات و دیگری وزیر فلان جا است را کنار بگذارند، در شورای عالی فضای مجازی باید بحث ملی مطرح شود و باید ملی نگاه بکنیم. متأسفانه ما در شورای عالی هم می‌بینیم که بعضی‌ها بحث‌های بخشی خودشان را مطرح می‌کنند و این‌ها اختلاف نظر ایجاد می‌کند. 

لطفا مثال بزنید، چه بحث‌های بخشی در جلسات شورا مطرح می شود که بحث های ملی و مهمتر را به حاشیه می برد؟

ببینید الان در باب محتوا اختلاف نظر بین صداوسیما و ارشاد وجود دارد. ارشاد می‌گوید من متولی آن هستم، صداوسیما می‌گوید من متولی آن هستم. صداوسیما می‌گوید متولی صوت و تصویر من هستم، ارشاد می‌گوید کمپلت هر آنچه که در فضای مجازی هست متولی آن من هستم. از این مسائل زیاد داریم. یا در باب تنظیم مقررات اینجا ما یک کمیسیون تنظیم مقررات داریم، سازمان تنظیم مقررات هم وزارت ICT دارد. بین این‌ها باز گفت ‌و شنودهایی هست، یک مقداری به هم نزدیک شدند ولی همچنان اختلاف نظرها وجود دارد. حل و فصل این اختلاف نظرها با شوراست و باید این اختلافات را حل کند. اما خب نگاه کنید؛ وقتی به تنظیم مقررات می‌رسیم چون آن تنظیم مقررات در دولت هست، سر نبود تعاریف مشترک، باز شاهد این هستیم که هر کس برداشت خود را دارد و موضع خود را می گیرد. مثلا دولت موضع خودش را می‌گیرد و یا اگر موضوع محتوایی پیش می‌آید ارشاد و صداوسیما هر کدام یک موضع می‌گیرند.

اختلاف نظری که گفتید بین صداوسیما و وزارت ارشاد هست به کجا رسید؟ در جلسات بعدی شورا حل شد یا خیر؟

خیر؛ هنوز به تعریف واحدی نرسیدند.

ببینید حالا که عدم وجود یک نهاد برای تنظیم مفاهیم و مقررات این همه مشکل در شورا به وجود آورده؛ چرا تاکنون تدبیری برای حل آن نشده است؟

بله؛ درست است چون یک نهاد تنظیم مقررات واحد نبوده و تاکنون هر کس برای خودش کار می‌کرده، حالا سخت است که صداوسیما مقرراتش را از اینجا بگیرد، ارشاد هم مقرراتش را از اینجا بگیرد. این یک مقدار کار می‌برد، باید تلاش بیشتری بشود، باید گفتمان‌سازی صورت بگیرد.

این تنظیم مقررات به عهدۀ خود شوراست؟

بله؛ کمیسیون عالی تنظیم مقررات دارد، هر چه که تنظیم مقررات در فضای مجازی است باید ذیل این کمیسیون عمل کند. کمیسیون ارتقاء محتوا دارد، معنی آن این است که هر آنچه که محتوا در کشور صورت می‌گیرد مقرراتش را باید از کمیسیون ارتقاء محتوا بگیرد. کمیسیون عالی امنیت دارد یعنی هر آنچه نهادهای امنیتی در کشور هستند در باب فضای مجازی باید ذیل این کمیسیون عمل بکنند.

اجرای شبکه ملی اطلاعات امسال کلید می‌خورد/ قوانین مجلس در حوزه فضای مجازی کارایی ندارد/ کارت زرد مجلس به وزیر ارتباطات درست بود/ اختلاف نظر صداوسیما و وزارت ارشاد هنوز ادامه دارد/ نباید گدای اینترنت و آویزان تولیدکننده‌های خارجی باشیم/ طبق آمار 75 درصد بیشتر از ژاپن پهنای باند خارجی خریداری می‌کنیم
«رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید بر اهمیت حوزه فضای مجازی طی دیداری با اعضای شورای عالی فضای مجازی به مسؤولان امر فرمودند: اگر مشغله‌های رهبری را نداشتم، خودم مسؤولیت این شورا را بر عهده می‌گرفتم.»

برویم سراغ شبکه ملی اطلاعات که یکی از مهمترین مصوبات شورای عالی فضای مجازی بوده است، امسال مجلس شورای اسلامی به خاطر عدم پیشرفت در پروژه شبکه ملی اطلاعت یک کارت زرد به وزیر داد. نمایندگان مدعی بودند که برای راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات بودجه مناسبی را اختصاص دادند اما در عمل به جز چند اصلاح خروجی دیگری دیده نشده و کار بیشتر از 5 درصد جلو نرفته است. توضیح بدهید شبکه ملی اطلاعات تا کجا پیش رفته است؟

یکی از مصوبات شورا، شبکه ملی اطلاعات بود. باز شبکه ملی اطلاعات محل اختلاف بود چون شبکه ملی اطلاعات را برابر قانون پنج سالۀ پنجم دولت مکلف کرده بود که وزارت ارتباطات انجام بدهد. خوب وقتی مرکز ملی فضای مجازی تشکیل شد اینجا گفت من باید بدانم چه مشکلی از فضای مجازی کشور حل می‌کند، نقاط ضعف و قوتش چیست. بنابراین به وزارت مربوطه نامه‌نگاری شد و گفته شد که باید با اینجا هماهنگ کنید. آمدند و اینجا نهایتاً به تصویبی رسید، آنچه که تصویب شده خیلی مصوبه خوبی است. تکالیف تمام بخش‌هایی که باید در اینجا فعالیت بکنند مشخص شده است. مقدمات این پروژه فراهم شده است و آماده اجراست. باید مرکز ملی فضای مجازی بخش بخش شیوۀ اجرا را مصوب بکند. کلیات این طرح تصویب شده است، اهداف و راهبردهای آن درآمده است و چشم‌اندازش مشخص است. کاملاً اسکلت و بنیان طرح تعریف شده است، شیوۀ اجرا در اختیار وزارت مربوطه است که این وزارتخانه باید شیوه‌های اجرا و نحوۀ عمل و فازبندی‌های آن را در مرکز ملی فضای مجازی مصوب بکند که در تلاش هستند. امیدواریم که وزارت آی سی تی سرعت کار را بالا ببرد. واقعاً یکی از میوه‌هایی که می‌شود چید همین شبکه ملی اطلاعات است که خیلی از مشکلات ما را در فضای مجازی کشور حل می‌کند.

اجرای شبکه ملی اطلاعات امسال کلید می‌خورد/ قوانین مجلس در حوزه فضای مجازی کارایی ندارد/ کارت زرد مجلس به وزیر ارتباطات درست بود/ اختلاف نظر صداوسیما و وزارت ارشاد هنوز ادامه دارد/ نباید گدای اینترنت و آویزان تولیدکننده‌های خارجی باشیم/ طبق آمار 75 درصد بیشتر از ژاپن پهنای باند خارجی خریداری می‌کنیم

*اجرای شبکه ملی اطلاعات امسال باید کلید بخورد/ شبکه ملی اطلاعات خیلی از مشکلات ما را در فضای مجازی حل می‌کند*

کی باید منتظر چیدن این میوه باشیم، به نظرتان شبکه ملی اطلاعات تا آخر امسال به نتیجه خواهد رسید؟

باید یکی دو ساله انجام بشود، پیش‌بینی ما حداکثر دو سال است. البته اگر بخواهیم کامل کامل بشود طولانی‌تر است اما آنچه که می‌تواند مشکل مردم را به فوریت حل بکند باید یکی دو سال آینده مشکلات عمومی مردم را حل بکند.

یعنی امسال کلید اجرایی شدن آن می‌خورد؟

بله امسال باید بخورد. شما می‌توانید این‌ها را از آقای جهانگرد و وزیر آی سی تی پیگیری بکنید که واقعاً در چه مرحله‌ای است و کجاست. چون واقعاً خیلی کار شد و در شورا زحمت زیادی کشیده شده است. کمیسیون‌های مربوطه، شورای معین خیلی زحمت کشیدند. خود شورای عالی که نهایتاً این را مصوب کرد. انصافاً کار سختی بود چون من خودم آن موقع معاون صداوسیما بودم و عضو این کمیسیون‌ها بودم، می‌آمدم و می‌رفتم خیلی زحمت کشیده شده که حالا طرح آماده شده است. فکر می‌کنم خیلی از این مباحث مثل فیلترینگ که ما می‌گوییم، وقتی شبکه ملی اطلاعات راه بیفتد چون مقررات می‌آید و مردم مقررات را می‌بینند دیگر این بحث‌های سلبی کمتر مردم را آزار ‌دهد. خیلی از مسائل حل می‌شود چون شبکه راه می‌افتد، سرعت داده و ستانده بالا می‌رود، کیفیت فضای مجازی افزایش پیدا می‌کند، مباحث و محاسن زیادی دارد.

اهتمام دولت‌ها به شورای عالی فضای مجازی چگونه بوده است؟ علت اینکه جلسات شورای عالی فضای مجازی در یک بازه 5 ماهه برگزار نشد چه بود؟

اگر بخواهیم تخصصی حرف بزنیم همان مباحثی که گفتم محل اختلاف است. به دلیل نبود تعاریف یکسانی که همۀ ما را هم‌افق بکند مباحث اختلافی زیادی وجود دارد که این نتیجه این اختلافات همین می شود که دیدید.

یعنی علت لغو جلسات شورای عالی به دلیل نبود تعاریف یکسان از مباحث مختلف فضای مجازی است؟

بله.

توضیح می دهید؟

همین موضوعی که آقای وزیر در مجلس توضیح دادند را نگاه کنید. سؤال این بود که چرا باید اینترنت در کشور توسعه پیدا کند؟ مفهوم آن این است که گروهی فضای مجازی را معادل اینترنت تعریف می‌کنند. فضای مجازی مساوی اینترنت نیست، اینترنت یک سرویس از هزاران سرویس فضای مجازی است. به نظر من اقدام مجلس کار بسیار درستی بود. مردم برای حل مشکلاتشان نیاز به پهنای باند دارند، اما نه پهنای باند اینترنت. این‌ها تعاریفشان با هم فرق می‌کند، حالا این حرفی که می‌زنم خیلی‌ها ممکن است بگویند این هم متحجرانه برخورد می‌کند.

*با خرید پهنای باند مشکل سرعت اینترنت مردم حل نمی شود*

یعنی می گویید با خرید پهنای باند مشکل سرعت اینترنت مردم حل نمی شود؟

اجازه بدهید من یک مثال برای شما بزنم که متوجه بشوید فرق اینترنت با فضای مجازی چیست. فکر کنید که به همۀ مردم تهران به جای تلفن تهران، تلفن دو صفر بدهند در صورتی که الان مردم تهران تلفن تهران را دارند و امکان صفر و دو صفر را هم دارند، یعنی شما بخواهید با خارج از کشور تماس بگیرید دو صفر می‌گیرید. کد آن کشور را می‌گیرید وصل می‌شود، بخواهید با شهرستان تماس بگیرید صفر و کد شهرستان را می‌گیرید وصل می‌شوید. حالا شما فکر کنید ما به همه تلفن دو صفر بدهیم، مفهومش یعنی چه؟ یعنی اگر من با خانۀ برادرم در تهران کار دارم باید دو صفر نودو هشت بیست و یک و حالا شمارۀ تهران را بگیرم، مفهومش این است که باید سوئیچش در خارج از کشور باشد، این به کشوری برود از آنجا سوئیچ بشود و به اتاق بغل‌دستی برگردم. اگر ما در کشورمان به جای دادن فضای مجازی، اینترنت بدهیم یعنی به همه تلفن دو صفر بدهیم، در صورتی که شما باید تلفن تهران را بدهید که اگر با تهران کار دارد همین جا سوئیچ بکند، با شهرستان کار دارد داخل تهران سوئیچ بکند، اگر شما با خارج کار دارید باید از دو صفر استفاده بکنید. اینترنت یعنی رفتن در پهنۀ بین‌الملل. چرا ما باید پهنۀ بین‌الملل را اشغال بکنیم؟ خب به نظر شما این کار منطق دارد؟ یعنی اگر من با بانک سر کوچه کار دارم باید از اینترنت استفاده بکنم؟ از اینترنت بین‌المللی استفاده بکنم؟ دقت کردید داستان چیست، این تعریف باید صورت بگیرد، این چیزها برای ما تعریف نشده است. خیلی از دولتمردان و دوستان و متخصصین ما این تمیز را قائل نیستند. اقدام درست این است که ما به مردم تلفن تهران را بدهیم که امکان دو صفر را داشته باشد یعنی من باید فضای مجازی را در ایران ایجاد بکنم که در آن اینترنت هم باشد. پس مردم برای حل مشکلاتشان نیاز به پهنای باند دارند، اما نه پهنای باند اینترنت. این‌ها تعاریفشان با هم فرق می‌کند.

اجرای شبکه ملی اطلاعات امسال کلید می‌خورد/ قوانین مجلس در حوزه فضای مجازی کارایی ندارد/ کارت زرد مجلس به وزیر ارتباطات درست بود/ اختلاف نظر صداوسیما و وزارت ارشاد هنوز ادامه دارد/ نباید گدای اینترنت و آویزان تولیدکننده‌های خارجی باشیم/ طبق آمار 75 درصد بیشتر از ژاپن پهنای باند خارجی خریداری می‌کنیم

*مردم نیاز به سرعت فضای مجازی دارند نه سرعت اینترنت/ اینترنت تنها بخشی از فضای مجازی کشور ما است*

با راه اندازی شبکه ملی اطلاعات در فضای مجازی کشور این مشکلات حل می شود؟

بله؛ شبکه ملی اطلاعات بزرگ‌ترین گام برای ایجاد فضای مجازی کشور است. البته موارد زیاد دیگری هست که این فضا را کامل می‌کند ولی زیرساخت آن شبکه ملی اطلاعات است. امیدوارم توانسته باشم مطلب را توضیح داده باشم و شما کامل متوجه شده باشید. اگر بخشی از دولت و متخصصین اعتقاد داشته باشیم که ما باید اینترنت را توسعه بدهیم یعنی توسعه تلفن دو صفر در کشور، یعنی مرکز سوئیچ را خارج از کشور بگذاریم. چرا باید دو نفری که در ایران کار دارند سوئیچشان در خارج از کشور باشد؟ چرا ما باید پهنۀ بین‌الملل را اشغال بکنیم؟ این که من به کشوری می‌روم و برمی‌گردم یعنی هم هزینه‌های من افزایش پیدا می‌کند، هم زمان را از دست می‌دهم چون من باید بروم از یک کشوری سوئیچ بشوم. مردم نیاز به سرعت فضای مجازی دارند نه سرعت اینترنت. مردم با سرعت داده و ستانده اطلاعات مشکل دارند نه اینترنت. مشکل ما این است که اینترنت را معادل فضای مجازی تعریف می‌کنیم. من که با بانک، دانشگاه، خانۀ همسایه و خانۀ مادرم کار دارم چه نیازی به اینترنت بین‌الملل دارم؟ اگر من بخواهم چیزی را به خارج از ایران بفرستم و از خارج از ایران به داخل بیاورم نیاز به اینترنت بین‌الملل دارم. 

*باید توسعۀ فضای مجازی را در دستور کار قرار دهیم نه فقط اینترنت/ کارت زرد به وزیر اقدام پسندیده مجلس بود*

این‌روزها وعده سرعت اینترنت و یا همان سرعت فضای مجازی که گفتید بر دوش آقای وزیر سنگینی می‌کند و به همین خاطر، معتدلان بهارستان نیز چندان دل‌ خوشی از کارنامه وزیر ارتباطات ندارند، و ما دیدیم که نمایندگان مجلس به دلیل کم‌کاری در راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات به آقای وزیر کارت زرد دادند. نظر شما در مورد اقدام مجلس چه بود؟

به نظر من کاری که مجلس کرد بسیار کار خوبی بود و من از کسانی که به این موضوع پرداختند تشکر می‌کنم. هر چند این موضوع برای مردم باز نشد و مردم هنوز فکر می‌کنند که یک امکانی از آن‌ها گرفته شد، در صورتی که اینطور نیست. من توضیح دادم که یک نیاز مردم ما اینترنت است و اینترنت بخشی از فضای مجازی کشور ما است، ما باید فضای مجازی را در کشور ایجاد بکنیم که امکان اینترنت هم در آن باشد. حالا من یک توضیح بدهم، اگر ما بخواهیم اینترنت را در کشور توزیع بکنیم باید این اینترنت را از جایی بخریم، پس پول کشورمان می‌رود. من که می‌خواهم به شما پهنای باند دو، چهار و ده مگ بدهم، این ده مگ را یا باید از فرانسه یا آلمان یا از کشوری بخرم، خوب بیایم این ده مگ را در داخل کشور ایجاد بکنم. چرا پولمان را به خارج از کشور بدهیم؟ چه منطقی دارد؟ چرا ما باید پهنۀ بین‌الملل را اشغال بکنیم؟ یک مثال می‌زنم تا بدانید چه می‌گویم. پنج سال پیش آمار داشتم که میزان حضور ژاپنی‌ها روی اینترنت پانزده درصد و میزان حضور آنها در فضای داخل کشور هشتاد و پنج درصد است، این که می‌گویم مال پنج سال پیش است. یعنی نسبت چرخش اطلاعات در ژاپن هشتاد و پنج درصد است و درصد استفاده ژاپنی‌ها از اینترنت (پهنۀ بین‌الملل) پانزده درصد است. از این پانزده درصد هم پنج درصد ژاپنی‌ها با هم ارتباط داشتند یعنی ژاپنی‌ با ژاپنی در خارج از کشور با داخل کشور ارتباط گرفته اند. خب شما این آمار را نگاه کنید. ما هم همان سال آمار داخل کشور را گرفتیم، چند باشد خوب است؟ نود درصد کشور ما روی پهنۀ بین‌الملل یعنی اینترنت است، ده درصد داخل است. حالا شما بگویید ما بیشتر با دنیا کار داریم یا ژاپن؟

به جز ژاپن از کشور دیگری هم آمار دارید که ارائه بدهید؟

بله؛ بالاتر از ژاپن را برای تان مثال می‌زنم. سوئیس کشوری است که همۀ دنیا با او کار دارند چون بانک‌های سوئیس محل امنی برای ثروتمندان است. در همان سال آمار گرفتیم تنها پنجاه درصد فعالیت سوئیس روی اینترنت و پهنۀ بین‌الملل است و پنجاه درصد دیگر روی فضای مجازی داخل کشورش است. ارتباطات بین‌المللی‌ ما از سوئیس بیشتر است؟ آن وقت کشور ما نود درصد روی اینترنت و پهنۀ بین‌الملل است و تنها ده درصد روی ظرفیت داخل تکیه کرده است. آن وقت آقای وزیر دوباره می‌خواهد اینترنت را توسعه بدهد. ما باید بفهمیم فرق اینترنت با فضای مجازی چیست. مردم با این مفاهیم خیلی آشنایی ندارند بخاطر همین احساس می کنند که ممانعت مجلس از اقدام وزیر برای خرید پهنای باند به نوعی ایجاد محدودیت محسوب می شود که اینطور نیست، مردم ما فضای مجازی می‌خواهند و نیاز اصلی آنها افزایش سرعت در فضای مجازی است نه فقط اینترنت. در این باره بیشتر توضیح بدهید. بله، این مفاهیم تاکنون تبیین نشده است و در خیلی از موارد اشتباه گرفته می شود. وقتی ما این طور حرف می‌زنیم بعضی‌ها فکر می‌کنند این اقدامات برای مردم محدودیت می‌آورد، در صورتی که اینطور نیست و محدودیت ایجاد نمی کند. نیاز امروز مردم ما فضای مجازی است. مردم می خواهند فعالیت‌های فضای مجازیشان را انجام بدهند. مفهوم این دو (اینترنت  فضای مجازی) خیلی با هم متفاوت است. خب حالا با این تعاریف شما بگویید الان توسعۀ اینترنت باید در دستور کار قرار بگیرد یا توسعۀ فضای مجازی که زیرساخت همان شبکه ملی اطلاعات است؟ اینترنت باید در کنار فضای مجازی باشد و اگر لازم بود و نیاز مردم کشورمان اقتضاء می کرد از پهنۀ بین‌الملل استفاده بکنم. اگر با بانک کنار دستم، بقال سر کوچه و اداره‌ام کار دارم چه ربطی به اینترنت بین الملل دارد؟ من چرا باید از سوئیچ بین‌المللی استفاده بکنم؟ چرا باید پهنۀ بین‌الملل را اشغال بکنم؟ ما وقتی می رویم در پهنه بین الملل اینترنت می خریم یعنی چه؟ یعنی ما داریم ترافیک می‌خریم. خب حالا ترافیک یعنی چه؟ یعنی تولیدات آن طرف را می‌خریم، بعد در درون کشور کسی نیست به تولیدکننده بگوید حالت چطور است! اگر ما اینترنت را می‌خریم چرا از داخل این را نمی‌خریم؟ چرا این پول را به تولیدکننده داخلی نمی‌دهیم؟ حاضریم پول را به تولیدکننده خارجی بدهیم چون اینترنت منهای محتوا که معنی ندارد، شما اینترنت می‌خرید هر چه قدر پهنای باندت بیشتر باشد در واقع ورود محتوایت بیشتر می‌شود. شما دارید ترافیک می‌خرید، نه سرعت. باید این مفاهیم در بین مردم جا بیفتد تا اشتباه نکنند. حالا این همه تولیدکننده داخل از حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، اصناف، همه متخصصین در حوزه‌های مختلف فرهنگی اجتماعی تولید می‌کنند، یک نفر در این کشور نیست بگوید حالتان چطور است؟

یعنی اینترنتی که ما می‌خریم در واقع به تولیدکننده خارجی پول می‌دهیم و از تولید کننده داخلی هیچ حمایتی نمی شود؟

بله؛ ما وقتی که اینترنت می‌خریم در واقع به تولیدکننده خارجی پول می‌دهیم، محتوا می‌خریم. چرا به تولیدکننده داخلی پول نمی‌دهیم؟ پس دو ایراد در خرید اینترنت وارد است، یکی این که ما زندگی خودمان را روی پهنای بین‌الملل می بریم، دومی این است که به ترافیک بین‌الملل پول می‌دهیم و تولیدکننده داخل را فراموش می‌کنیم. اگر این پول سراغ تولیدکننده داخلی برود سیستم برعکس می‌شود. حالا اگر ما اینترنت هم بخریم ما به بالانس می‌رسیم. ببینید ما در کشورمان فقط دانلود را می‌دانیم، آپلود را فراموش کردیم. یک بار گفتم که ما باید از گدایی دانلود به فضل آپلود برسیم. تا کی می‌خواهیم در اینترنت گدایی بکنیم؟ هر چقدر اینترنت در کشور ما توسعه پیدا بکند ما گدای اینترنت و آویزان تولیدکننده‌های خارجی هستیم. کدام یک درست است؟ این‌ها آن ادبیاتی است که همه باید بدانند و در تصمیم‌گیری در شورا هم‌افق بشویم. ما هنوز هم‌افق نیستیم. یک گروه اینترنت را این ‌طور تعریف می‌کنند و فضای مجازی را آن طور تعریف می‌کنند، هنوز در تعاریف اینترنت و فضای مجازی ما مشکل داریم. شما با توجه به این آمار ارائه شده از استفاده هشتاد و پنج درصدی ژاپن از ترافیک داخل و همچنین استفاده پنجاه درصدی سوئیس که همۀ دنیا با او کار دارند؛ متوجه اختلاف تعابیر می شوید. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/409147/%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%83%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B3%D9%8A%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D9%8A%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%DA%AF%D8%AF%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B6%D9%84-%D8%A2%D9%BE%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D9%8A%D9%85

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۱۱

سانه‌های جمعی و صنعت فیلم‌سازی در کشوری مانند آمریکا قوی‌ترین ابزار برای کنترل افکار عمومی مردم است. هالیوود به عنوان یکی از از قوی‌ترین سلاح‌های دیپلماسی عمومی در دنیا، تحت تسلط یهودیانی است که از این سلاح برای تغییر فرهنگ مردم و در نتیجه تسلط بر آن‌ها استفاده می‌کنند. در این شرایط، تنها راه برای مردمی که تحت نفوذ این ابزار هستند، این است که تلویزیون خود را خاموش کنند و تلاش نمایند به رسانه‌های جایگزین روی بیاورند.

وظیفه رسانه‌های امروز پخش اطلاعات نیست، بلکه کنترل مردم است

هالیوود ابزار یهودی‌ها برای ایجاد فساد اخلاقی در مردم آمریکاست

ماهیت آزادی جنسی در فرهنگ غرب، بردگی است

صنعت پورنوگرافی مهم‌ترین ابزار از بین بردن قدرت تفکر مردم است

یهودی‌های هالیوود توافقنامه خود با کلیسای کاتولیک را زیر پا گذاشتند

جنگ عراق، یک جنگ یهودی بود

تبلیغات سیاسی در اسرائیل ممنوع است

علت شکست توطئه آمریکا در سال 2009، تبعیت ایرانی‌ها از ولایت فقیه بود

اگر رئیس‌جمهور آمریکا بودم، تبلیغات سیاسی را ممنوع می‌کردم

صنعت فیلم‌سازی ایران باید بین‌المللی شود

گام اول در مبارزه فرهنگی، خاموش کردن تلویزیون‌های مردم است

- ایران توانسته با قدرت از فرهنگ خود دفاع کند

علت شکست توطئه آمریکا تبعیت ایرانی‌ها از ولایت فقیه بود/چگونه آزادسازی جنسی به کنترل سیاسی مردم می انجامد/آماده انتشار

خبرنگار بین‌الملل مشرق در خصوص نفوذ رسانه‌های جمعی در آمریکا بر افکار عمومی مردم و راه‌های مقابله با این رسانه‌ها با دکتر "مایکل جونز"، منتقد حوزه فرهنگ، تحلیلگر سینما و سردبیر مجله "جنگ‌های فرهنگی" مصاحبه کرده است. مصاحبه مشرق با این کارشناس ارشد رسانه را که به دعوت کنفرانس "افق نو" به ایران آمده است می‌خوانید:

سؤال:: تعریف شما از فرهنگ چیست و نقش رسانه در آن‌چه می‌تواند باشد؟

فرهنگ، مجموعه سازمان‌هایی است که مردم خاصی را سازمان‌دهی می‌کند تا اهداف خاصی در زندگی داشته باشند و به گونه‌ای خاص به آن اهداف برسند. رسانه نیز ابزاری است که به مردم اجازه می‌دهد با هم ارتباط برقرار کنند.

سؤال:: به نظر شما آیا رسانه اکنون نقشی را که باید، ایفا می‌کند؟

در دنیای امروز، اصطلاح رسانه به یک سری پیشرفت‌های فنی اشاره دارد که به مردم اجازه می‌دهند به گونه‌ای متفاوت از گذشته با هم ارتباط برقرار کنند. این رسانه‌ها اغلب تحت کنترل کسانی هستند که بیش‌ترین پول را دارند و از رسانه برای کنترل مردم استفاده می‌کنند. این کار عمدتاً با کنترل و تغییر در جریان اطلاعات صورت می‌گیرد.

سؤال:: آیا امکان مبارزه با این مسئله وجود دارد؟ اگر راهی هست، آن راه چیست؟

در اکثر موارد نمی‌توانیم با این مسئله مبارزه کنیم، چون اکثریت مردم نمی‌دانند که از رسانه دارد علیه آن‌ها و منافعشان استفاده می‌شود. وظیفه رسانه‌ها امروز، پخش اطلاعات نیست، بلکه کنترل کردن مردم است. کاری که الآن باید انجام داد این است که به مردم بگوییم از رسانه دارد برای تغییر در فرهنگ آن‌ها استفاده می‌شود. یکی از تغییرات عمده‌ای که در فرهنگ مردم دارد ایجاد می‌شود، جنسی‌سازی آن است. این را به عنوان "آزادی" دارند نشان می‌دهند، در حالی که این عکس آزادی است، نوعی بردگی است. بنابراین باید به مردم بگویید که دارند فرهنگ‌شان را جنسی می‌کنند. موضوع کتاب من "لیبیدو دومیناندی: آزادی جنسی و کنترل سیاسی" نیز همین است. در آمریکا، یهودی‌ها همواره کنترل رسانه‌ها را به دست داشته‌اند. هالیوود همواره تحت تسلط یهودی‌ها بوده است. از این ابزار برای ایجاد فساد اخلاقی در عموم مردم استفاده کرده‌اند. مردم در ابتدای دهه 1920 فهمیدند چه اتفاقی دارد می‌افتد و علیه آن اعتراض کردند.

سؤال:: یهودی‌ها از فاسد شدن مردم چه سودی ممکن است ببرند؟

سودش این است که مردم تحت کنترل آن‌ها درمی‌آیند. فرهنگ مردم را کنترل می‌کنند. کنترل می‌کنند که چه چیزی میان مردم بحث شود و چه چیزی نشود. به شما می‌گویند چه چیزی مهم است و چه چیزی مهم نیست. اولویت‌های شما را می‌سازند. به شما می‌گویند چه چیزی بخرید و چه چیزی نخرید. می‌گویند کدام آدم‌ها، خوب هستند و کدام آدم‌ها بد. مثلاً این‌که ایرانی‌ها آدم‌های بدی هستند. این را با فیلم‌های پروپاگاندا مانند "رز واتر" و "آرگو" به مردم تلقین می‌کنند. از این طریق نتیجه مذاکرات هسته‌ای را تعیین می‌کنند.

سؤال:: درباره این‌که هالیوود تحت تسلط یهودی‌هاست و ذهن مردم را کنترل می‌کند، زیاد صحبت شده است، اما در این‌باره که ساختار این کنترل چگونه است، کم‌تر صحبتی می‌شود. آیا رسانه‌هایی که ذهن مردم را می‌سازند، تنها چند رسانه بزرگی هستند که به آن‌ها رسانه‌های جمعی می‌گوییم، یا این‌که این‌ها در سراسر دنیا شعبه‌های دیگری دارند که آن‌ها هم همین کار را می‌کنند؟

برای پاسخ دادن به این سؤال باید به تاریخ برگردید. به سال‌‌های اوایل دهه 1920 که صنعت فیلم داشت پا می‌گرفت. در ابتدا می‌آیند مشخصات خوب و بد را می‌سازند. به شما نشان می‌دهند که خوب چیست و بد چیست. با جنسی‌سازی فرهنگ باعث می‌شوند مردم به چیزهای والاتر فکر نکنند. وقتی فرهنگ مردم در روابط جنسی خلاصه شد، دیگر کسی فرصت فکر کردن به معنویات یا مفاهیم والاتر را پیدا نمی‌کند. اگر این کار را تا جایی ادامه دهند که برای نیل به مقصود خود، تیم‌هایی تشکیل می‌دهند که شکل برنامه‌هایی را تعیین می‌کنند که مردم باید ببینند. رفته‌رفته به یک دور باطل می‌رسیم که مردم همه یک شکل خاص فکر می‌کنند، چون یک نوع خاص از رسانه را دارند. به نظر من جنسی‌سازی فرهنگ مهم‌ترین عامل در این میان است. اگر صنعت فیلم‌های مبتذل را در نظر بگیرید، می‌بینید که امکان تفکر را از افراد می‌گیرد. آن‌قدر قوی است که توانایی فکر کردن را در فرد نابود می‌کند. به همین خاطر هم هست که این صنعت یک سلاح قوی در جنگ روانی محسوب می‌شود.

سؤال:: این صنعت در غرب و به خصوص در آمریکا صنعت بسیار بزرگی است. لطفاً بیش‌تر توضیح بدهید که چگونه فعالیتی این چنین، به یک صنعت بزرگ تبدیل می‌شود. بسیاری از مردم دنیا فکر می‌کنند در کشورهای غربی، مردم در خیابان با هم رابطه جنسی دارند. این تأثیری است که صنعت پورنوگرافی می‌تواند روی مردم بگذارد. با این حال، مردم در غرب هم با این صنعت مخالف هستند. پس چگونه می‌شود که این صنعت، این‌قدر بزرگ می‌شود.



در پاسخ به این سؤال که چگونه این‌قدر بزرگ شد، باید بگویم در طول تاریخ و با کنار زدن قدرت‌های دیگری که با آن مخالف بودند. مهم‌ترین نیروی مقابل این صنعت در آمریکا، کلیسای کاتولیک بود. در دهه 1930 جنگی رخ داد میان کلیسای کاتولیک که فیلم‌های هالیوودی را تحریم کرد و گفت کاتولیک‌ها حق ندارند فیلم‌های هالیوود را تماشا کنند. این دقیقاً مصادف شد با بدهکار شدن هالیوودی که تلاش می‌کرد هزینه ساخت فیلم‌های غیرصامت را تأمین کند. بعد از مدتی بالأخره هالیوود وارد بحران شد و خود را تسلیم کرد. پذیرفتند که برخی چیزها را در فیلم‌های‌شان نشان ندهند. مثلاً برهنگی یا سخنان رکیک و توهین به مقامات مذهبی در فیلم‌ها وجود نداشت. آن توافقنامه را "دستور تولید" نامیدند و 30 سال هم ادامه پیدا کرد. سال 1965 بود که یهودی‌ها این توافقنامه را زیر پا گذاشتند.

سؤال:: چرا می‌گویید یهودی‌ها؟ منحصراً یهودی‌ها بودند که توافق را نقض کردند؟

یهودی‌ها هالیوود را کنترل می‌کنند، بنابراین وقتی می‌گویم یهودی‌ها منظورم همان هالیوود است. کنترل هالیوود به دست یهودی‌هاست و آن‌ها بودند که سال 1965 از توافق با کلیسا تخطی کردند. در آن سال، مهم‌ترین نیروی مقابل آن‌ها عملاً حذف شد، بنابراین توانستند کنترل بسیار وسیعی بر فضای رسانه‌ای پیدا کنند. تا جایی پیش رفتند که توانستند افکار عمومی را در مورد یک مسئله خاص به هرگونه که می‌خواستند شکل دهند. به عنوان مثال، جنگ عراق یک جنگ یهودی بود. گروه یهودی‌ها که نئومحافظه‌کار بودند توانستند رهبری حزب جمهوری‌خواه را به دست بگیرند. از این طریق کنترل کل ارتش آمریکا را در دست گرفته بودند و جنگ عراق همین شکلی شروع شد.

سؤال:: بنابراین با کنترل اولویت‌ها و ارزش‌های مردم، می‌توانند آن‌ها را مجبور کنند کاری را انجام دهند که خودشان می‌خواهند.

بله. اکنون ابزارهای بسیار پیشرفته‌ای برای این کار دارند. هرچه پیشرفته‌تر می‌شوید، ابزارهایتان برای کنترل مردم هم قوی‌تر می‌شوند. مثلاً گوشی‌های آیفون را در نظر بگیرید. الآن مردم بخش زیادی از وقت خود را صرف ارسال و دریافت پیام می‌کنند. این خودش نوعی از کنترل است. این مثال یکی از مثال‌های جدید محسوب می‌شود. تلویزیون ابزاری بسیار قدرتمند برای کنترل مردم بود. مردم از سر کار به خانه می‌آمدند و تلویزیون تماشا می‌کردند. این دستگاه به آن‌ها می‌گفت چه کار کنند و چه بخرند. بلافاصله تبدیل به یک قدرت بزرگ در زندگی مردم آمریکا شد.

سؤال:: در برخی کشورها مثلاً مجلات یا روزنامه هستند که بیش‌ترین تأثیر را در افکار عمومی می‌گذارند. این در حالی است که در آمریکا تلویزیون بیش‌ترین اثرگذاری را دارد. مثلاً در انتخابات‌ها، تلویزیون نقش مهمی در آرای مردم دارد. این تفاوت میان آمریکا با کشورهای دیگر چگونه شکل گرفته است؟

همان‌طور که گفتید، در انتخابات‌ها، ابزار اصلی تبلیغ برای یک کاندیدا، تلویزیون است. بنابراین آگهی‌های تلویزیونی می‌خرند. برای خرید این آگهی‌ها نیاز به پول دارید. این یعنی سیاستمداران اکنون وابسته به پول هستند. به همین دلیل است که یهودی‌ها بر کنگره مسلط هستند، چون بیش‌ترین پول را دارند. نکته این‌جاست که یهودی‌ها پول را به سیاستمداران می‌دهند، آن‌ها هم پول را به تلویزیون می‌دهند، اما از آن‌جا که رسانه هم در دست خود یهودی‌هاست، پس آن پول در واقع به جیب خودشان برمی‌گردد. این حلقه ادامه پیدا می‌کند و هرچه بیش‌تر پول می‌دهند، نفوذ و ثروتشان بیش‌تر می‌شود.

سؤال:: کشورهای دیگری که از سیاست‌های آمریکا تبعیت می‌کنند، آیا صرفاً سیاستمداران آن‌ها پیرو سیاستمداران آمریکا هستند یا این‌که همین ساختار در آن کشورها هم برقرار است؟

آن کشورها هم همین ساختار را دارند. یکی از جاهایی که این ساختار وجود ندارد، اسرائیل است، چون آن‌جا تبلیغات سیاسی ممنوع است. همه کاندیداها به یک اندازه پول دریافت می‌کنند. جالب این است که اسرائیلی‌ها می‌دانند که در غیر این صورت، نظام سیاسی، ناعادلانه می‌شود و آن‌ها نمی‌خواهند در اسرائیل نظام سیاسی ناعادل داشته باشند. با این حال، این کار را هیچ‌گاه در کشورهایی نمی‌کنند که اکثریت یهودی ندارند، چرا که تنها راه آن‌ها برای کنترل اکثریت مردم همین است. وضعیتی که گفتیم با آمدن تلویزیون کابلی یا تلویزیون خصوصی به شدت متحول شد. من سال 2001 در اتریش بودم. در آن زمان فکر می‌کنم تنها 3 کانال در اتریش وجود داشت و همه آن‌ها تحت کنترل دولت بودند. یادم هست که یک کمپین بزرگ برپا کرده بودند و روی پوسترهای آن نوشته بودند: اتریش آزادی بیش‌تری می‌خواهد. منظور از آزادی چیست؟ کانال‌های خصوصی. اما فکر می‌کنید کانال خصوصی به چه معنا بود؟ یک کانال مخصوص پورنوگرافی، یک کانال مخصوص خرید و یکی هم درباره ورزش. یعنی همه ابزارهای کنترل مردم را در یک‌جا جمع کرده‌اند و همه را به نام آزادی به مردم می‌فروشند. این تضادی است که در این کشورها وجود دارد.

سؤال:: در ابتدای گفتگو درباره فرهنگ صحبت کردید. آیا تفاوت زیادی میان فرهنگ مردمی در ایران و آمریکا وجود دارد؟

بله. ایران "فرهنگ دارد"، یک فرهنگ باستانی و سنتی. یعنی شما یک گروه نژادی بزرگ و اصلی دارید که عمدتاً به یک زبان صحبت می‌کند و یک دین واحد دارد. مهم‌تر این‌که شما نظام جدیدی به نام "ولایت فقیه" دارید، این یعنی کسی را دارید که خارج از روند سیاسی ایستاده و روند دموکراتیک را نظارت می‌کند. به عنوان مثال، در انتخابات سال 2009 که سازمان‌های آمریکایی تلاش کردند [نتیجه] انتخابات را با شورش سبز بدزدند، رهبر معظم وارد شد و گفت: "نه. انتخابات صحیح بوده است" و این ختم کلام بود. آمریکا یک نظام کاملاً متفاوت دارد. نظام جدایی کلیسا از دولت. تشکیل این نظام، واکنشی بود به جایگاه سنتی کلیسا در اروپا که در آن‌جا کلیسا نقش قیم را داشت. بنابراین آن نظام سنتی با نظام حاکم در ایران شباهت زیادی داشت، اما نظام جدید در آمریکا به گونه‌ای است که در کنگره می‌گویند ما جلوی حق کلیسا را نمی‌گیریم، اما این صرفاً حرفی است که می‌زنند، ولی در عمل کلیسا را حذف کرده‌اند. شما تعداد بی‌شماری کلیسا دارید. هرچه هم تعداد این‌ها بیش‌تر باشد، قدرت آن‌ها کم‌تر می‌شود. همه این‌ها به مرحله دسته یا فرقه تنزل پیدا کرده‌اند. بنابراین می‌توانند آزادانه هر کاری که می‌خواهند بکنند، اما تأثیری روی افکار عمومی و دیپلماسی عمومی ندارند. قوانین اخلاقی هیچ نقشی در دیپلماسی عمومی ندارد. در این شرایط، کنترل دیپلماسی عمومی به دست ثروتمندان می‌افتد، چون آن‌ها قدرت دارند و می‌توانند رسانه‌ها را کنترل کنند. شرایط امروز آمریکا این است.

سؤال:: شاهد هستیم که کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا به ارزش‌های خانوادگی و بنیان خانواده حمله می‌کنند. اگر خانواده‌های سالم در جامعه نباشند، چگونه می‌خواهند جامعه را اداره کنند؟

آن‌چه باید درک کنید این است که مسئله به کشورهایی مانند فرانسه یا آمریکا برنمی‌گردد. در آمریکا سه دسته وجود دارند. کاتولیک‌ها، پروتستان‌ها و یهودی‌ها. این سه گروه در حال جنگ با هم هستند. از زمان پیدایش این کشور با هم درگیر بوده‌اند بر سر این‌که چه کسی فرهنگ را کنترل کند. نتیجه این می‌شود که هر گروه سیاست‌هایی را پیشنهاد می‌کند که برای کل کشور مضر است. نمونه‌ای از این، زمانی بود که پروتستان‌ها شروع به کنترل زاد و ولد کردند. کنترل زاد و ولد از آن‌جایی بد است که وقتی مردم کم‌تر باشند، قدرت کم‌تری هم دارند. اما این‌ها می‌گویند ما حاضر هستیم این مضرات ناخواسته را تحمل کنیم تا بتوانیم در جنگ پیروز شویم. این کار را تا زمانی می‌کنید که مطمئن شوید بر طرف دیگر پیروز شده‌اید. یهودی‌ها هم الآن در این شرایط هستند. همیشه در اقلیت بوده‌اند، بنابراین سیاست‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که به ضرر اکثریت باشد. این سیاست‌ها مسلماً کل کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما این‌ها می‌گویند برای ما اهمیتی ندارد. می‌خواهیم این سیاست‌ها را به طور کوتاه‌مدت پیاده کنیم تا پیروز شویم.

سؤال:: شما گفتید که سیاست در آمریکا وابسته به پول است. اگر شما مبلغ هنگفتی پول داشتید، چه می‌کردید؟ مثلاً یک میلیون دلار درامد در ماه.

من البته هیچ‌گاه در‌امد میلیون دلاری نداشته‌ام، اما یک کار را انجام داده‌ام. 35 سال پیش یک مجله تأسیس کردم. می‌دانستم که اطلاعات در آمریکا کنترل می‌شود و حرف‌هایی که می‌تواند زده بشود، زده نمی‌شود. بنابراین یک مجله تأسیس کردم. 

سؤال:: اگر رئیس‌جمهور آمریکا می‌شدید، چه می‌کردید؟

تبلیغات سیاسی را ممنوع می‌کردم. اکنون در آمریکا تبلیغات برای سیگار ممنوع است. بنابراین می‌توان این کار را هم کرد. چرا نمی‌گویند اگر کمپین سیاسی شکل گرفت، نباید برای آن در تلویزیون تبلیغ کرد؟ این یعنی سیاستمداران باید میان مردم بروند و با آن‌ها مستقیماً صحبت کنند.

سؤال:: توصیه شما به رسانه‌های ایرانی که می‌خواهند با مردم آمریکا صحبت کنند چیست؟ کدام موضوع را باید انتخاب کنند؟

رهبر معظم تلاش کرد این کار را بکند. نامه‌ای به جوانان غربی نوشت، اما این نامه به شدت بلوکه شد و کسی از آن خبردار نشد.

سؤال:: اگر شما مشاور رهبر معظم بودید، درباره این نامه چه توصیه‌ای به او می‌کردید؟

درباره نامه، توصیه‌ای ندارم، اما درباره صنعت فیلم‌سازی ایران می‌خواهم توصیه‌ای بکنم. فیلم‌سازان ایرانی فیلم‌های خوبی می‌سازند. هم اخلاقی و هم ایرانی. فیلم‌هایی درباره زندگی خانواده‌ها در ایران. به نظرم الآن وقت آن شده که بتوانند فیلم‌هایی با ابعاد بین‌المللی بسازند.

سؤال:: اما چگونه می‌توانند این فیلم‌ها را به مخاطبین بین‌المللی برسانند؟

این مشکلی است که وجود دارد. چون برای رساندن فیلم‌ها به مخاطبین باید از سینما استفاده کنند، اما سینماها تحت کنترل یهودی‌ها هستند.

سؤال:: آیا می‌توان این مشکل را حل کرد؟

"باید" این کار را انجام بدهیم. روش این کار هم سیاسی است. شما باید قدرت این کار را داشته باشید. اگر شما ایدئولوژی داشته باشید اما قدرت پخش کردن آن را نداشته باشید، کاری از پیش نمی‌رود.

سؤال:: راه رسیدن به این قدرت چیست؟ آیا باید پول داشته باشید؟

بله. باید راهی پیدا کنید تا درامدتان از یهودی‌ها بیش‌تر شود. به نظر من چنین چیزی ممکن نیست، چون یهودی‌ها وال‌استریت را هم کنترل می‌کنند. این‌ها هستند که پول را تولید می‌کنند. وقتی این افراد غریبه، کنترل افکار شما را به دست می‌گیرند، چه باید بکنید؟ اولین کار این است که بگویید مردم تلویزیون‌هایشان را خاموش کنند. چگونه؟ نمی‌توانید به خانه‌های مردم بروید و به آن‌ها بگویید تلویزیون‌هایشان را خاموش کنند. باید گروه‌ها و سازمان‌های محلی برایشان ایجاد کنید. گروه‌های اخلاقی که مردم بتوانند در آن‌ها با هم صحبت کنند. این مسئله تا بخش زیادی از کنترل ما خارج است. تاریخ در کنترل خداست. همین می‌شود که الآن بسیاری از مردم دارند رسانه‌های جمعی را در آمریکا کنار می‌گذارند، چون فهمیده‌اند که این رسانه‌ها همه کارشان، پروپاگانداست. رسانه‌های جمعی دارند کنترل خود بر ذهن مردم آمریکا را از دست می‌دهند. آمریکایی‌ها امروزه بیش‌تر و بیش‌تر به سمت رسانه‌های جایگزین می‌روند.

سؤال:: صحبت‌هایی که کردید شباهت زیادی به توصیه‌های رهبر ایران در سخنرانی سال نو بود. رهبر ایران گفت برای آن‌که بتوانیم تأثیرگذار باشیم، باید از نظر اقتصادی قدرتمند باشیم.

دقیقاً همین‌طور است. برای رسیدن به این هدف هم باید بر فرهنگ خود کنترل داشته باشید. مسئله اصلی این است که واقعاً بفهمیم آیا ما هستیم که فرهنگ را کنترل می‌کنیم یا نه؟ آیا واقعاً همان کاری را می‌کنیم که خودمان می‌خواهیم؟ در این‌باره باید بگویم ایران در موضع بسیار قوی‌تری نسبت به مثلاً هند است. هند در حال حاضر تحت استعمار آمریکاست. وسیله این کار هم بالیوود است. نکته این سینما این است که برای تحت تأثیر قرار دادن هندی‌ها طراحی شده است. بنابراین تمرکزش با رسانه‌های آمریکا متفاوت است، اگرچه هم هدفش همان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۴۴